English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4322 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thickener U غلیظ کننده
thickeners U غلیظ کننده
thickening agent U عامل غلیظ کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
percutient U دق کننده
renunciant U کننده
bender U خم کننده
renunciant U رد کننده
filleting U پر کننده
fizzy U کف کننده
whisperer U پچ پچ کننده
fillets U پر کننده
rebutter U رد کننده
syncopator U غش کننده
thinner U کم کننده
noncommittal U رد کننده
commulator U یک سو کننده
tracker U پی کننده
filleted U پر کننده
prater U پچ پچ کننده
attenuant U اب کننده
catterer U پچ پچ کننده
doers U کننده
puffer U پف کننده
attacking U تک کننده
deletive U حک کننده
trackers U پی کننده
prattfall U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
deflective U کج کننده
filler U پر کننده
fillet U پر کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
refuser U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
fluxing oil U اب کننده
jaberer U پچ پچ کننده
swooner U غش کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
bidders U کننده
mauler U له کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
crusher U له کننده
hopper U لی لی کننده
crepitant U خش خش کننده
fillers U پر کننده
mitigatory U کم کننده
doer U کننده
hoppers U لی لی کننده
mitigative U کم کننده
bidder U کننده
sensor U حس کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
skittish U رم کننده
mumbler U من من کننده
squasher U له کننده
solver U حل کننده
squelcher U له کننده
benders U خم کننده
abjurer or abjuror U کننده
surfy U کف کننده
repudiationist U رد کننده
spurner U رد کننده
disconnector U قطع کننده
depurative U صاف کننده
nullifier U باطل کننده
digger U حفر کننده
emancipator U ازاد کننده
diriment U باطل کننده
emissive U نشر کننده
dilutor U رقیق کننده
emitter U ساتع کننده
depurative U تصفیه کننده
emitter U تشعشع کننده
emitter U ساطع کننده
emendator U اصلاح کننده
emasculatory U سست کننده
emasculative U سست کننده
depuratory U صاف کننده
emulative U هم چشمی کننده
demurrer U اعتراض کننده
denunciator U چغلی کننده
enunciator U اعلام کننده
dilator U متسع کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1strong
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com